Montag, September 04, 2006

Morakkab Âb dârad!


...
اين‌كه چرا ادبيات عامه‌پسند، امروز بيش‌تر از گذشته توليد مي‌شود، بايد گفت لابد دسترسي مردم به سرگرمي‌هاي نوع ديگر دشوارتر شده است که حالا بيش‌تر سراغ اين نوع ادبيات مي‌روند؛ چون به هر حال مردم به سرگرمي نياز دارند. اگر سرگرمي وجود نداشت، چيزي هم به نام تاريخ وجود نداشت. به يک معنا مي‌توان گفت که تاريخ تمدن چيزي نيست جز تاريخ اختراع سرگرمي
...
انسان‌هاي اوليه چون زندگي‌شان تفاوت چنداني با زندگي حيوانات نداشت، چيزي به نام ملال را نمي‌شناختند. در آن دوره زندگي و بازي هر دو يک چيز بودند
همان‌طور که براي حيوانات هم هنوز شکار و بازي هر دو يک چيزند
.
انسان با اختراع نخستين ابزار، ملال را هم کشف کرد. از آن پس، هر ابزار تازه‌اي که کشف يا اختراع شد، دامنه‌ي فراغت انسان را بيش‌تر و به همان ميزان هم پهنه‌ي ملال او را گسترده‌تر کرد. اگر ابداع سرگرمي نبود، انسان پس از اختراع همان نخستين ابزار، از فرط ملال، خودش را مي‌کشت
.
تصورش را بکنيد که همان يک فقره کشف آتش چقدر به زمان بيکاري آدم‌ها اضافه کرد
...
در قرن نوزدهم قانون کار 14 ساعت در روز بود، حالا تقريباَ در تمام دنيا هشت ساعت در روز است و در آينده از اين هم کم‌تر خواهد شد؛ البته اگر روندي را که اخيرا در کشورهاي پيشرفته باب شده است و مي توان به آن برده داري مدرن نام داد، پرانتزي تلقي کنيم که دير يا زود بسته خواهد شد - روندي که طي آن بسياري از افراد به ميل خود و به طرزي پارادوکسيكال، براي رفاه بيش‌تر ترجيح مي‌دهند ساعات بيش‌تري کار کنند
...

Keine Kommentare: